شیرخوارگان حسینی
مداحی آذری
مداحی مرثیه شعر ترکی مداحان اردبیل

hhhhh

محرم | عاشورا | عکس | عکس عزا | عکس عزاداری | عکس محرم | عکس عاشورا | عکس تاسوعا | عکس مراسم عاشورا | عکس مراسم تاسوعا | عکس عزاداری | عکس مراسم عزاداری | عکس عزاداری عاشورا | عکس بچه های عاشورا | عکس شیرخوارگان | عکس نوزاد | عکس نوزادان عاشورایی | عکس نوزاد عزادار | عکس دسته | دسته | دسته محرم|

 عکس | تصویر | تصاویر | پرتره | چهره | صورت | بچه | نوزاد | کودک | شیرخواره | شیرخوارگان | عکس شیر خواره | عکس شیرخوارگان | شیرخواره حسینی | شیرخوارگان حسینی | عکس شیرخوارگان حسینی | عکس محرم | محرم | عاشورا | عکس عاشورا | عزاداری | عزا | عکس عزاداری | تاسوعا | عکس مراسم | مراسم | مراسم شیرخوارگان| محمدجواد قربانی

 

 

 

 

 

 محمدجواد قربانی عکس | تصویر | تصاویر | پرتره | چهره | صورت | بچه | نوزاد | کودک | شیرخواره | شیرخوارگان | عکس شیر خواره | عکس شیرخوارگان | شیرخواره حسینی | شیرخوارگان حسینی | عکس شیرخوارگان حسینی | عکس محرم | محرم | عاشورا | عکس عاشورا | عزاداری | عزا | عکس عزاداری | تاسوعا | عکس مراسم | مراسم | مراسم شیرخوارگان|

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حضرت علی اصغر علیه السلام
السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ الطِّفْلِ الرَّضِيعِ
سلام بر مهر خاتمهی کربلا. سلام بر آیة الله العظمی. سلام بر صاحب قبر اعلی. سلام بر خوابیده بر محشر کبری. سلام بر زخم بی مداوا. سلام بر حجت خدا. سلام بر سند ظاهر. سلام بر سید طاهر. سلام بر نشانه ی هویدا. سلام بر شفیع فردا. سلام بر مغتسل به خون. سلام بر سرسلسلهی جنون. سلام بر پاسخدهندهی غریب. سلام بر رزمندهی بی زره. سلام بر نالههای بیگره. سلام بر استسقای آخر. سلام بر علی اصغر.
علی اصغر، يعني درخشانترين چهره كربلا، بز رگترين سند مظلوميت و معتبرترين راويه شهادت... چشم تاريخ، هيچ وزنه اي را در تاريخ شهادت، به چنين سنگيني نديده است.
ایشان را «باب الحوائج » مي دانند، گر چه طفل رضيع و كودك كوچك است، اما مقامش نزد خدا والاست.
در زيارت‏نامه امام حسين عليه السلام درباره على اصغر عليه السلام چنين مى‏خوانيم:
« صَلّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَعَلَيْهِمْ وَعَلى وَلَدِكَ عَلىّ الاصْغَرِ الّذى‏ فُجِعْتَ بِهِ»
درود خدا بر تو و بر ايشان ( شهيدان) و بر فرزندت على اصغر كه داغدار او شدى.
مادرش رباب بود؛ دختر امرؤالقیس. علی اصغر علیه السلام را عبدالله نیز، نامیده بودند؛ بندهای از بندگان خاص خداوند. و او خواهری داشت به نام سکینه. رباب علیها السلام مادر این دو بزرگوار بود. هشام كلبي گويد: «وَ كَانَت الرُّبَابُ م ِن خِيَارِ الن ِّسَاءِ و َ أفض َلِهِنَّ»همانا رباب از برترین و نیکان زنان بوده است.
تا جایی که حضرت حسین علیه السلام مي سراید :
لَعُمرُکَ ا ِنَّنِي لَأُحِبُّ دارا ً
تَحُلُّ ب ِها سَکِينَة وَ الر ُّبابُ
أُحِبُّهُما وَ أ َبذَلُ ج ُلَّ مالي
وَ ل َيسَ ل ِعاتِبٍ، عِندِي عِتابُ
قسم به جان تو، خانه اي را دوست مي دارم که در آن سکينه و رباب رفت و آمد داشته باشند آنان را دوست مي دارم و بيشترين مالم را به آنان بذل مي کنم و اين امر، هيچ نوع شماتت و عتابي ندارد.
آن هنگام که رباب از کربلا بازگشت و به مدینه قدم نهاد آنان که گمان میکردند میتوانند با رسول خدا صلی الله علیه و آله قوم و خویش شوند به خواستگاری رباب آمدند. او فرمود: «مَا كُنتُ ل َأتَّخِذُ ح َموَا بَعدَ ر َسُولِ الله ص َلَّي اللهُ ع َلَيهِ و َ آل ِهِ و َ س َلَّمَ»«بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم پدرشوهري نخواهم گزید.» گریه را مونس خود قرار داد تا اینکه سرانجام یکسال بعد ازهمسر خود؛ اباعبدالله الحسین علیه السلام از دنیا بار سفر بربست. آن بانو سلامالله علیها بعد از حسین علیهالسلام زیر سقف ننشست و رنگ چهرهی مبارکش در اثر آفتاب تغییر یافت؛ چندان که او را با کنیزان اشتباه می گرفتند.
بعد از ظهر عاشورا چون امام حسين عليه السلام ديد جوانان و دوستانش همه كشته شده اند، پا در رکاب کرد و قصد کارزار نمود و فریاد زد:
«هَل مِن ذَابٍّ ي َذُبُّ ع َن حَرِمِ ر َسُولِ الله ص َلَّي اللهُ ع َليه وَ آل ِهِ و َ س َلَّمَ؟ هَل مِن مُوَحِّدٍ ي َخافُ الله ُ ف ِينا؟ هَل مِن مُغِيثٍ ي َرجُو الله بِاغاثَتِنا؟ هَل مِن مُعِينٍ ي َرجُو ما عِندَالله فِي اِعانَتِنا؟»
«آيا كسي هست كه از حرم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دفاع كند؟ آيا خداپرستي هست كه درباره ي ما از خدا بترسد؟ آيا دادرسي هست كه به اميد پاداش خداوند به داد ما برسد؟ آيا ياري كننده اي هست كه به اميد آنچه نزد خداست ما را ياري كند؟»
زنان حرم چون صداي استغاثه ي حضرت را شنيدند صدا به گريه بلند كردند، امام حسين عليه السلام به سوي خيمه آمد، و به خواهر خود زينب علیهاالسلام فرمود:
«ناوِلِينِي وَلَدِي الصَّغِير حَتَّي أُوَدِّعَهُ»
«فرزند خردسال مرا بده تا با او وداع كنم»
آن حضرت طفل را گرفت، ميان لشكر آورد و به دو دست بلند نمود و فرمود:
«يَا قَومُ ا ِن لَم تَرحَمُونِي فَارحَمُوا هَذَا الطِّفلَ»
«اي مردم، اگر به من رحم نمي كنيد به اين طفل ترحم كنيد».
«وَيلَكُم اُسقُوا هَذَا الرَّضِيعَ، أمَا تَرَونَهُ ك َيفَ ي َتَلَظَّي عَطَشاً، مِن غَيرِ ذ َنبٍ أت َاهُ ا ِلَيكُم».
«واي بر شما، به اين كودك شیر خوار آب دهيد آيا نمي بينيد كه از عطش، آتش گرفته و بخود مي پيچيد، ( مانند ماهي دهان باز و بسته مي كند) بدون اينكه از او بشما گناهي برسد».
بعضي از لشكر، بعضي را سرزنش كردند و گفتند: اگر جرعه اي آب به اين طفل برسد چه خواهد شد؟! در ميان لشكر همهمه افتاد. عمرسعد ديد نزديك است كه شورشي در ميان لشكر افتد، رو به حرمله كرد و گفت: چرا جواب حسين را نمي دهي؟
گفت: امير، جواب پدر را بگويم يا پسر را؟ كنايه از اينكه پدر را نشانه بگيرم يا پسر را. عمرسعد گفت: مگر سفيدي گلوي طفل را نمي بيني؟
حرمله اسب خود را تاخت و بر بلندي آمد. از مركب پياده شد و تيري روانه آن طفل كرد. آن طفل مثل مرغ سركنده جان مي داد.
ابي مخنف مي نويسد:
«فَذُبِحَ الط ِّفلُ م ِنَ الأ ُذُنِ ا ِلَي الأُذُنِ»
«آن تير زهرآلود گوش تا گوش علي را بريد» و...
امام حسين عليه السلام خونها را در كف دست جمع مي كرد و به هوا مي پاشيد و مي فرمود: خدايا، بر اين قوم گواه باش، گويا اينها نذر كرده اند احدي از خاندان پيغمبرت را باقي نگذارند.
«ثُمَّ ر َجَعَ ب ِالطِّفلِ م َذبُوحاً و َ د َمُهُ ي َجرِي عَلَي صَدرِ الحُسَينِ»
«سپس حضرت با طفل كشته شده خود برگشت در حالي كه خون از گلوي آن طفل به سينه ي حضرت جاري بود»
در «شرح شافيه» آمده است كه از اسب فرود آمد و بر او نماز گزارد و با بُن غلاف تيغ، گودالي در زمين كند و او را مدفون ساخت.
از حضرت امام باقر عليه السلام روايت شده كه به عقبة بن بشر اسدي فرمودند: «ما در ميان شما بني اسد خوني داريم.» عرض كرد: اي اباجعفر، رحمت خدا بر شما باد، گناه من چيست و آن خون كدامست؟
آن حضرت فرمودند: كودكي از حضرت حسين عليه السلام را نزد او آوردند، و در دامنش نهادند، يكي از شما بني اسد تيري زد و او را ذبح نمود. حضرت حسين عليه السلام دو كفش را از آن خون پر كرد و به هوا پاشيد و قطره ای از آن خون به زمین بازنگشت.
سپس فرمود:
«رَبِّ ا ِن تَكُ ح َبِستَ عَنَّا النَّصرَ م ِنَ الس َّماءِ، فَاجعَل ذلِكَ لِمَا هُوَ خ َيرٌ و َ انت َقِم لَنا مِن هؤُلاءِ الظ َّالِمِينَ»
«پروردگارا، اگر در اين وقت مصلحت در ياري ما ندانستي ما را پاداشي بهتر عنايت فرما و از اين ستمكاران انتقام ما را بگير.»

 برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مداحی آذری و آدرس azarif.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 
 
 
نويسندگان
 
 


 

ورود اعضا:

 

 

 

نام:

وب:
پیام:
2+2=:
 

همه پیام    (Refresh)

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید





آمار وبلاگ:  

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 34
بازدید هفته : 84
بازدید ماه : 548
بازدید کل : 1298
تعداد مطالب : 1
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 2



 

">


                    


نظرات شما عزیزان:

ali
ساعت14:54---27 مهر 1393
با سلام علی هستم ازتهران سوالی دارم شاعر دختر حاکم وشاعرمصیبت هنده وامان نامه که حاج غلام ترابی خوانده کیست وکدام کتاباست ممنون میشم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

برای هرگونه مشاوره و راهنمایی در زمینه مداحی و امور مجالس مذهبی به شماره 09148208245 پیامک بفرستید
موضوعات
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1